IRC-Galleria

sandiego

sandiego

Elias Alessandro Rome Sandiego :)

[Ei aihetta]Keskiviikko 08.03.2006 11:24

حالا که رفتنیم با کوله‎بار خاطره
نمی‎خوام حتی بیای یه لحظه پشت پنجره
این روزها راه من و تو عزیزم جدا شده
سهم من از عشق تو گریه‎ی بی‎صدا شده
من من من کاری ندارم با اشکهای تو
من من من نمی‎میرم دیگه برای تو
من من نمی‎ریزم اشکی به پای تو به پای تو
من من من خسته شدم دیگه به جون تو
من من من جون سپردم توی زندون تو
من من می‎خوام برم دیگه بدون تو بدون تو
اینو می‎دونم بدون تو شبها با غمها مهمونم
تو نباشی پیشم بی‎تو من ویرونم
خداحافظ ای یار "مهربونم"
من بدون تو شبها با غمها مهمونم
تو نباشی پیشم بی‎تو من ویرونم
خداحافظ ای یار "مهربونم"
حالا که رفتنیم با کوله‎بار خاطره
نمی‎خوام حتی بیای یه لحظه پشت پنجره
به خدا راه من و تو عزیزم جدا شده
سهم من از عشق تو گریه بی‎صدا شده
(نه دیگه نمیشه با تو نمیشه می‎دونم نمی‎تونم
نه دیگه نمیشه واسه همیشه بزار تنها بمونم) 2*
اینو می‎دونم بدون تو شبها با غمها مهمونم
تو نباشی پیشم بی‎تو من ویرونم
خداحافظ ای یار "مهربونم"
من بدون تو شبها با غمها مهمونم
تو نباشی پیشم بی‎تو من ویرونم
خداحافظ ای یار "مهربونم"
من من من کاری ندارم با اشکهای تو
من من من نمی‎میرم دیگه برای تو
من من نمی‎ریزم اشکی به پای تو به پای تو
من من من خسته شدم دیگه به جون تو
من من من جون سپردم توی زندون تو
من من می‎خوام برم دیگه بدون تو بدون تو
اینو می‎دونم بدون تو شبها با غمها مهمونم
تو نباشی پیشم بی‎تو من ویرونم
خداحافظ ای یار "مهربونم"
من بدون تو شبها با غمها مهمونم
تو نباشی پیشم بی‎تو من ویرونم
خداحافظ ای یار "مهربونم"

Etkö vielä ole jäsen?

Liity ilmaiseksi

Rekisteröityneenä käyttäjänä voisit

Lukea ja kirjoittaa kommentteja, kirjoittaa blogia ja keskustella muiden käyttäjien kanssa lukuisissa yhteisöissä.