IRC-Galleria

Lucca

Lucca

Heip! kommaa, tutustuu, lisää frendiks, ;)

آخرین نامهPerjantai 25.02.2011 15:16

خوابيدي بدون لالايي و قصه
بگير آسوده بخواب بي درد و غصه
ديگه كابوس زمستون نمي بيني
توي خواب گلهاي حسرت نمي چيني

ديگه خورشيد چهرتو نمي سوزونه
جاي سيلي های باد روش نمي مونه
ديگه بيدار نمي شي با نگروني
يا با ترديد كه بري يا كه بموني

رفتي و آدمكا رو جا گذاشتي
قانون جنگل رو زير پا گذاشتي
اينجا قهرن سينه ها با مهربوني
تو تو جنگل نمي تونستي بموني

دلتو بردي با خود به جاي ديگه
اونجا كه خدا برات لالايي ميگه
ميدونم ميبينمت يه روز دوباره
توي دنيايي كه آدمك نداره

Etkö vielä ole jäsen?

Liity ilmaiseksi

Rekisteröityneenä käyttäjänä voisit

Lukea ja kirjoittaa kommentteja, kirjoittaa blogia ja keskustella muiden käyttäjien kanssa lukuisissa yhteisöissä.